۱۱- مقام آرامش گُل محمد
و در نهایت به آرامشی دست پیدا میکند این انسان که هر چه، هر حرکتی، هر امری، هرچیزی که مـادون این مرتبه باشـد، زیر کنترلش هست، دیگـر دلـش را نمیلرزاند، همان داستان همیشگی ما و شما، میرسد به مقام آرامش گُل محمد! گل محمد! بله؟ این فرزندت این بیست و یک ساله، بیست و دو ساله بود، تازه دانشگاه را هم تمام کرده بود، بله! فوق لیسانساش را هم گرفته بود، بله! سر چهار راه، موتور زد، میگوید: خیر است إن شاالله. خانهات را دزد برد! خیر است! روزی که من به دنیا آمدم مگر خانه داشتم؟ لباس هم تازه نداشتم، خانه را که بگذار باشد! آنی که آن روز که من نه آب خورده میتوانستم، نه غذا، نه راه رفتن بلد بودم، نه صحبت کردن، به من روزی رساند، آن هم چه روزیای! الان که خدائیاش به پایان نرسیده که من هراس پیدا کنم، خانهی مرا دزد برد، مغازه آتش گرفت، خوب گرفت که گرفت! این برخوردار شدنِ از این آرامـش ربانی، نشانهی چه هست؟ نشانهی اینکه این شخص مظهر ربوبیت حق است.
(گوشهای از سخنرانی آرمانهای امام علی علیه السلام، مظهر ربوبیت – جلسه اول)
شما هم دیدگاه خود را بنویسید