۱۰۹- من ریاست جمهوری نمیخواهم، من بندگی میخواهم، من عبدیّت میخواهم
حضرت [علی] (ع) میفرماید: «لا تُسَلِّط عَلَیَّ مَن لا یَرحَمُنِی»…این کلمات را بطور غیر متعارف ترجمه میکنم…آنی که بر من عشق نمیورزد، بر من مسلط مگردان، اگر پدر من است، ادعای دوستی میکند، ادعای عشق میکند، اما این ادعا، ادعای دروغین است او را بر من مسلط نگردان تا مرا در همان راهی بکشاند و ببرد و تربیت کند که خودش رفته است، خودش به کجا رفته است؟ نهایتاً رسیده رئیس جمهور یک کشور شده، از خدا دور افتاده و به خلق و به هَوَىٰ نزدیک شده، او را بر من، پدر من است، بر من مسلط مگردان، من ریاست جمهوری نمیخواهم، من بندگی میخواهم، من عبدیّت میخواهم، من این میخواهم که وقتی سر به سجده نهادم و گفتم: «سُبحانَ رَبِّیَ الأعلی وَ بِحَمدِه» از آن طرف ندا بیاید که «لَبّیک عَبدی اوصِلنی» بچسب به ما، وصل شو به ما!
(گوشهای از سخنرانی آرمانهای امام علی علیه السلام، کبیر- جلسه ششم)
شما هم دیدگاه خود را بنویسید