آموزش و پرورش معنیدار تلاشِ محوری خود را معطوف این دقیقه ساخته است تا پرورشگر را به موضعی از خویشتن یابی، خودباوری و خودیاوری برساند که: عشقِ به «ابداعِ خویشتن» ـ و نه ابداع اشیاء برونِ از خویش ـ به عنوان پیش نیاز و پیش ضرورتی حیاتی، اقلیم جان او را پُر نماید. طبیعت ذاتیِ این عشق، ملازم و...
در اینکه شاخص ترین امرِ ممیز انسان سالم از غیر او، و بارزترین فصل انسانِ پرورش یافته از تربیت ندیده «اصلِ خودباوری» می باشد، کسی را تردیدی نتواند بود؛ و باز، در اینکه «خودباوری» را مراتبی متنوع بوده و در هر مرتبه ئی حکم و اثری ویژۀ همان مرتبه می باشد، باز دانشی مردان را تردیدی نخواهد بود؛ منتها، آموزش...
در اندیشۀ مدافعان تعلیم و تربیت معنیدار، حیات از گستره، ژرفا، طراوت، زیبائی، جذبه و شکوهی حصارشکن برخوردار بوده و از هرگونه تهدید، حصارپذیری و تک ساحتی پذیری تبری می جوید. یعنی در این نگرش، نه زندگانی فردی محدود می شود به خوردن و خوابیدن و لذت بردن از دیدنیها، شنیدنیها، داشتنی ها و زمینه های مشابه و لذت محور...
تا آنجا که کاوشهای تجربی ـ عقلانی نشان میدهند، این نکته نزد صاحبان دانش مسجل شده است که: فرزند آدمی چه بداند چه نداند، نگرشها و کنشهای وی مسبوقِ به هدف می باشند. منتها گاهی به حضور و حاکمیت هدف و آرمان بر نگرش ها و کنشهای خود آگاهی و اشرافِ روشن داشته و حضورشان را در می یابد و...
آنچه را مقدمتاً باید به عرض برسانیم اینست که: در چشم انداز «انسان گرایان حق محور» فرزند آدمی موجودی تکساحتی نبوده، بلکه دارای ابعاد و لایه های متعدد می باشد. از اینرو، بالقوه ماندن و جدا افتادن از فعلیت فشارهائی را بر انسان تحمیل می نماید؛ اشتیاق به فعلیت رسانیدن هر کدام از این لایه ها تنشهائی ویژه را...
آنچه پذیرش آن به هیچ برهانی نیازمند نمی باشد اینست که نفس زندگانی فرزند آدمی با حضور و پویائی انگیزه تلازم ضروری و حتمی داشته و هیچ عاقلی بخود اجازه نمی دهد تا فعلیتِ زندگانی را از فعلیت و شادابی انگیزه قابل انفکاک تصور نماید! و این، مؤید آنست که تداوم حیات انسانی بدون حضور و پویائی انگیزه ناممکن...
طرفداران تربیت معنیدار، مرتبۀ برجسته و عالیِ آموزش و پرورش را فراسوی «سواد داشتن» و به حافظه سپردنِ معلومات دیگران دانسته و برآنند که آموزش و پرورش معنیدار خود را ملتزم میداند تا جامعه را به آن مرتبتِ از آگاهی و آگاهی بخشی، به آن درجۀ از کنش بارور و بارور سازنده و به آن پلۀ از بهره وری و...
طبیعت ذاتی آموزش و پرورش امریست «عروج پرور» و کشانندۀ به سوی اوج؛ چرا که فرزند آدمی را از «ارض بهیمیت و زمین جهل و غفلت به سوی آسمان انسانیت و بیداری و دانائی» کشانیده، روح اوجگیری، اوج گرائی و اوج پروری را در مربی و متربی پویا و شکوفا می سازد. آنچه در این رابطۀ ویژه، نه هیچ تردیدی...
مدخل: این واقعیت تلخ و اسفبار را بناچار می باید پذیرائی نمود که در چند دهۀ اخیر اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعۀ ما بسیار متحول و متنوع بوده و کمبودهائی را بر مردم تحمیل نموده است! واقع امر اینست که مردم ما ـ معمولاً و به اجبار ـ تجربه های تلخی را در زمینه های مختلف حیاتی، و...