همسرگرای خردمند، متن همسرگرائی را میدان مسابقه ای می یابد که در آن هرکه پیشتر و بیشتر مهر می بازد، برنده می باشد! چرا که در این میدان ـ و فقط درین حوزۀ مراوده های اجتماعی ـ بازنده، ظرفیت و گنجایش عشق را در خود دامن زده، برنده را از هراسِ بخشیدنِ مهر به سوی آبشار بخشایش می تاراند. ...
همسرگرایان محبت محور، همۀ تلاش و جدیت شان متوجه آنست تا پاسخشان به زندگانی مهرورزانه بوده و زندگانی را در کسوت مهرورزی به نمایش گذارند! اینان خود را به جریان نوازشگر محبت سپرده و بر مبنای احکام و آثاری که قانون مهرورزی تلقی می کند به خود و به همسر و به دنیا می نگرند. اینان که خود را...
اگر بر مبنائی کاملاً ویژه ـ که حقیقت انسان را در این نشئه، یک کنش، شدن و صیرورت می داند ـ به انسان نگاه کنیم، به روشنی متوجه خواهیم شد که از این دیدگاه، انسان با همه فراز و نشیب های متنوعش، یک «پاسخ مثبت به کمال» است. ([۱]) پاسخی که میلیون ها پاسخ متضاد و متناقض دیگر را...
همسرگرایان محبت پیشه دقیقاً به دلیل اینکه: محور حیات را بر عشق فعال و گسترش و تشدید و تقویت و شکوفایی هر چه رنگین تر و پرجاذبه تر عشق نهاده اند، به نیکوئی متوجه شده اند که اصل همسرگرائی با نگرش «تمرکزطلبانۀ» مهرورزی، و محصور کردن مهرورزی در حوزۀ وجودی فرد و یا افرادی معدود و معین و ویژه، هرگز...
آنچه در زندگانی همسرگرایان تعالیجوی از جذبه و افسونی بخردانه و حکمت جوش برخوردار می باشد این نگرش است که: اینان نه تنها به همسر به عنوان شیئی و ابزار زندگانی ننگریسته، بلکه او را ـ به نوعی کاملاً ویژه ـ عامل و علت تبلور هویت، فردیت، غنا و آرامش خود می شمارند! و حکیم، به نیکوئی دریافته و...
طبیعت ذاتی همسرگرائی با «تملک نمودن» متناقض است، اصلاً در این اقلیم «اصل گرایش» به معنای وانهادنِ خویش، رهیدنِ از خویش و دیده بستنِ بر خویش است! نه گزیدن «برای خویش» و «آوردن در تملک خویش»! در همۀ دنیا و همه نحله ها، اصل همسرگرائی مبتنی بر نوعی رسیدن به پایندگی، جاودانگی و ابدیتی است که با رهیدن از...
باید اذعان نمائیم که انسان به طور فطری ـ چه در حال تجرد و چه در حال تأهل ـ در جستجوی حیاتی بی بدیل و فرادست می باشد. حیاتی که به واسطه غلبه و حضور ویژگی های منحصر به فرد خود، دیگران را مرعوب جلال خود نموده و امید رسیدنشان را بدان مرتبۀ ویژه، به یأس بدل نماید! او را...
آنچه به طور اجمال همه زوجها در می یابند اینست که هدف غایی از ازدواج رسیدن به آرامش و سکینه ئی است که در سایه سار شکفتن یگانگی (زوجیت) پدیدار تواند شد و لاغیر! این هدف فقط زمانی ممکن است تحقق و تبلور عینی خود را در اقلیم زندگانیِشان به نمایش گذارد که: هر یک از زوجها، برای تبلور...
اصل همسرگرایی امری است که فقط از طریق نفس و گوهر خودِ همین گرایش (گوهری که این گرایش را از سایر گرایشها ممتاز ساخته و به عنوان فصل آخر وجودی او جلوه گر می گردد) می توانش دریافت نمود! و نه از طریق ردیف کردن کلمات و عبارات ذهن بافته و خرت و پرتهای دست ساخته! و این مؤیّد آنست...